خاطرات امیر سرلشکر شهید منصور ستاری

18 مه

برای تفریح به مسکو نیامده ام !
راوی : تیمسار ایرج نادر پور
برای زیارت خانه خدا به مکه رفته بودم . چند روزی از انجام مناسک حج باقی بود که از دفتر فرماندهی نیرو ، نامه ای به دستم رسید از من خواسته شده بود برای اعزام به مأموریتی چند روز زودتر به تهران برگردم .
هر چند ، جزئیات مأموریت در نامه تشریح نشده بود اما حدس زدم باید ماموریتی مهمّی باشد بلافاصله مقدمات سفر را به سرعت فراهم ساختم و پنج روز زودتر به ایران آمدم در تهران بلافاصله با دفتر فرماندهی نیرو تماس گرفتم و ا‍ز سرهنگ شریفی (آجودان تیمسار) درباره موضوع نامه سؤال کردم.
شریفی گفت:
قرار است تیمسار در رأس هیئتی از کشور شوروی بازدید کنندو از شما خواسته اند تا مقدّمات این بازدید را فراهم کنید.
فردای آن روز کمیسیونی برگزار شد من و سرهنگ شریفی و یک نفر دیگر به عنوان مسئول تهیّه و تدارکات مقدّمات سفر انتخاب شدیم و قرار شد جلوتر از هیئت به مسکو برویم ما دو روز زودتر اعزام شدیم و در مسکوبا وابسته نظامی سفارت ایران ومسئول هماهنگ کننده ارتش شوروی درباره کم و کیف بازدید مذاکره کردیم سرانجام برنامه بازدید تهیه شدو ما منتظر آمدن تیمسار شدیم .
تیمسار ستّاری عصر روز مقرّر در راس هیئتی به مسکو آمدند قرار شد صبح روز بعد بازدید خود را شروع کنند ایشان همان شب در هتل نحوه بازدید را پرسیدند من برنامه را نشان دادم و جزئیات را شرح دادم .
تیمسار نگاهی به برنامه انداختند و گفتند :
من این برنامه بازدید را قبول ندارم به اینها بگویید می خواهم خودم برنامه بازدید را مشخص کنم
ما که برای تنظیم و هماهنگی آن برنامه ، وقت زیادی صرف کرده بودیم ازتیمسار پرسیدیم :
من برای تفریح نیامدم که برنامه های تفریحی برایم گذاشته اند ما میخواهیم بازدید علمی نظامی داشته باشیم مراکزی که نتواند اطّلاعات لازم را به ما بدهد بازدید می کنیم نه جای دیگر.
با اینکه نمی دانستم میزبانان ما این پیشنهاد را قبول می کنند یا نه موضوع را به آنها گفتم آنها وقتی از جزئیات برنامه تیمسار ستاری مطلع شدند قبول کردند.
بدین ترتیب هیئت ایرانی از کارخانه های هواپیما سازی سیستم های پیچیده راهداری و پدافندی ارتش شوروی بازدید به عمل آوردند و با برنامه ریزی که شهید ستّاری انجام دادند فرصتی برای سایر برنامه های حاشیه ای باقی نماند.